یک فیلم یک زندگی



 

 

The.Professor.and.the.Madman

دیشب دنبال یک فیلم بودم که بدون هیچ گونه فکری ببنیمش
یک فیلم درام ساده بدون هیچ گونه درگیری فکری و ذهنی
دلیلی که این فیلم رو دیدم مل گیسبون بودم کسی هست که از ایشون بدش بیاد
دوم این که کارگردن این فیلم فرهد صیفی نیا نویسنده فیلم اپوکالیپو و باس شبکه استارز بود
فیلم در مورد زندگی و تلاش جیمز موری ویراستار دیکشنری زبان انگلیسی بود و نحوه اشنایی با
ویلیام چستر ماینر بازی شون پن یک قاتل که در یک تیمارستان تحت درمانه
داستان این فیلم جرقه دیدن این فیلم رو شعله ور می کنه حضور بازیگران بزرگی مثل شون پن،استیو کوگان
استفن دیلین استنیس براتیون گیمز اوف ترونز،جذابیت فیلم دو چندان میکنه
فیلم نکات مثبت خیلی خوبی داره که باعث میشه از دیدن این فیلم لذت ببرید
بازی های دیدنی و پر صلابت مل گیسبون،هنرمندی شون پن و استیو کوگان به همراه بازی خوب ناتالی دورمر
داستان و زندگی و کشمش هایی که جیمز موری برای به سرانجام رسوندن دیکشنری طی می کنه
کشش داستانی فیلم رو در حد قابل قبولی نگه میداره و ببینده رو درگیر نگه میداره
فضای سازی لوکیشن و طراحی صحنه و لباس به خوبی و زیبایی در عین طبیعی بودن
فضای اکسفورد قرن هیجده رو به واقعی ترین شکل به نمایش میذاره ویژگی ای که خیره کننده است
دوم کارگردانی صفی نیا در این فیلم حرفه ای و قابل قبوله بلده چه طور ریتم فیلم گیرا و درگیر کننده کنه
و باعث بشه ببینده تا انتها جذب و کشش ابتدایی فیلم رو از دست نده
صفی نیا کلا نویسنده خیلی خوبی هم هست درسته کم کاره ولی کارهای خوبی رو می سازه
کشش و فضایی که دو بازیگر بزرگ مل گیبسون و شون پن بوجود میارن برگ برنده این فیلمه
سکانس هایی که این دو در کناره هم وجود دارند بسیاز هنرمندانه و با کلاس کار شده
هنر شخصیت سازی و به بازیگری از بازیگران بزرگ این فیلم یکی از نکات ویژگی های خوب صفی نیا در این فیلمه
از دیدن این فیلم لذت بردم یک نکته مثبت دیگه از چهره پردازی خیلی خوبی برخوردار بود
من به این فیلم امتیاز هشت میدم
بارها از دیکشنری انگلیسی یا فارسی استفاده کرده بودم ولی هیچ وقت فکر نمیکردم
سال ها تلاش و ممارست برای به نتیجه رسیدن و چاپ شدن چنین کتابی صرف شده                                                                     



دانلود سریال دایی جان ناپلئون

با بالاترین و کمیاب ترین کیفیت ممکن


این نسخه از سریال توسط شبکه من و تو پخش شده 

بهترین کیفتی است که از این سریال وجود داره

قبلا چند نسخه از این سریال رو دانلود کرده بودم ولی هیچ کدام

کیفیت تصویر خوبی نداشتند ولی این نسخه خیلی عالیه



https://www.file-up.org/u08mcpl4oi79

https://www.file-up.org/idza9zqvwms9

https://www.file-up.org/0vm964o0yetm

https://www.file-up.org/0ryi7t1cs2mq

https://www.file-up.org/wg7wb3awm9t2

https://www.file-up.org/4agex0bqur79

https://www.file-up.org/7yvt4369mrph

https://www.file-up.org/o4za7upb44sz

https://www.file-up.org/y7067xf11ils

https://www.file-up.org/fwuodrhsltue

https://www.file-up.org/bu79vr9d8wdw

https://www.file-up.org/2vu4akccggf5

https://www.file-up.org/eljimxcwfn8b

https://www.file-up.org/7ib9p7e3b8v4

https://www.file-up.org/el4m3koepal2

https://www.file-up.org/jsbfdf7cfyuy





Earth : One Amazing Day

زمین : یک روز شگفت انگیز

 روایت کننده :

Robert Redford

Jackie Chan 


یکی از بزرگترین موهبت هایی که از طریق سینما و تلویزیون نصیب ما شده 

دیدن مستند هایی است که باعث میشه با شگفت انگیز ترین حیوانات،مکان ها و حوادث اشنا بشیم

 و درک بهتر از کره خاکی داشته باشیم و  شگفتی های بی نظیر طبیعت در قاب تلویزیون نظاره گر باشیم

اگر این موهبت وجود نداشت دیدن و درک خیلی از معجزاتی که در افرینش یک جاندار وجود داره غیر ممکن بود

علاوه بر این دست یابی به جاهای بکر و دیدنی نیازمند هزینه های گزافی است که از عهده هرکسی بر نمیاد

و عملا این تجربه رو هم باید یک امتیاز لوکس برای قشر ثروتمند جامعه حساب میکردیم

زمین یک روز شگفت انگیز  در قالب بیست و چهار ساعت ما رو با حیوانات شگفت انگیزی اشنا می کنه

که عملا هیچ گونه شناخت و اگاهی و درکی نسبت به موجودیت شون نداشتیم و نخواهیم داشت

این مستند در رسای بزرگی و یکتایی کره زمین ساخته شده جایی که در تمام کهکشان ها بی همتاست

فیلم یک روز از زندگی یکی از حیوانات رو در یک شبانه روز رو در کره زمین رو به نمایش میذاره

این یک روز در حالی سپری میشه که یک حیوان در حال فرار و تلاش برای زنده ماندن یا پیدا کردن غذا و شکار طی میشه

پیدا کردن پناهگاه،فرار از گرمای کشنده،تعیین محدود قلمرو و جنگ برای حفاظت از جفت

تلاش برای بقا و اغاز روزی دیگر سپری میشه زندگی ای که همیشه در شکار یا شکار شدن سپری میشه

 این مستند ویژگی های خیلی عالی و چشم نوازی داشت که باعث شد تمام ثانیه هاش لذت ببرم

اول انتخاب و معرفی حیوانات کمیاب و نادری بودکه برای من یکی ناشناخته بودن مثل کشف یک موجود پنهان بود

الب تر اینکه این موجوداتیدر عصر تکنولوژی و اینترنت برای ما ناشناخته و گمنام هستند

دوم فیلمبرداری فوق العاده زیبا همراه و نزدیک به سوژه با بالاترین کیفیت تصویری بود خس میکردم

فیلمبردار داره با این موجود قدم به قدم حرکت میکنه و به صورت نامریی داره واکنش های این حیوان رو رصد می کنه

در دو سه سکانس از این مستند مات و مبهوت فیلمبرداری بی نظیر این فیلم شده بودم بی نهایت زیبا و اثر گذار بود

موسیقی زیبا و پر حرف Alex Heffes مکمل بی نظیری برای فیلمبرداری ابن مستند بود اثر گذار و  گوش نواز بود

در اوج تلاش برای بقا،شادی و مرگ در چنگال شکارچی موسیقی به خوبی حس حادثه رو منتقل میکنه ریتم موزیک متن به شکلی بود

که با گوش دادن به موسقی می تونستم ریتم و ضرب اهنگ اتفاقی که بری اون حیوان رخ داده رو با گوشم درک کنم

مستند از چهار گوشه دنیا زندگی یک روزه موجوداتی رو سافاری افریقا تا کوه های بانگ ژو چین تا اقیانوس ها تصویرر برداری شده

تا درک و بینش متفاوتی رو در برابر عظمت پروردگار و کوچک بودن انسان در برابر طبیعت و کره زمین به ما پیش چشم ما میاره

و نشون بده که انسان تنها مالک این کره خاکی نیست و جز کوچکی از این چرخه زندگی که فقط با خودخواهی روی این کره زندگی میکنه

سکانس های بی نظیری مثل : نبرد کمتر دیده شده زرافه ها این یکی برای خودم عجیب بود،زندگی ایگواناها وارث دایناسورها،زندگی فانتزی پانداها

زندگی اسارت بار ناروال ها در میان یخ ها،زندگی اجتماعی نهنگ ها،زندگی سرخوشانه تنبل ها،

زندگی سرسختانه پنگوئن های ریش خطی برای تامین اذوقه و شکار،اشنایی با نقاشی بی نظیر طبیعت مرغ مگس خوار

زندگی یک روزه و عاشقانه " ه یک روزه " همگی زیبایی های کم نظیر و خیرکننده این مستند بودن

که با صرف هزینه های زیاد فیلمبرداری شده تا زیبایی و برزگی کره زمین رو به پیش چشم ما بیارند

راوی این مستند رابرت رد فورد بزرگ و چکی چان معروف بودن که تا وقتی جزئیات فیلم رو دیدم متوجه نشدم

صدای جالبی داشتند واقعا یک بازیگر باید بتونه از تمام ویژگی ها و توانایی هاش به درستی استفاده کنه


من به این مستند نه میدم حتما این فیلم شگفت انگیز ببینید 


Captain Marvel

مورد انتظارترین و مرموز ترین شخصیت مارول کمیکز رو امروز دیدم 

کسی که قرار برگ برنده اونجرز در نبرد و شکست تانوس باشه و همه چشم انتظار رونمایی از این قهرمان بودن

نسبت به تمام فیلم هایی که به عنوان پیش زمینه و معروفی یک قهرمان توسط مارول ساخته شده

اگر مرد مورچه ای رو حساب نکنیم ضعیف ترین فیلمی بود که دیدم از نظر داستان و شخصیت کاپیتان مارول

داستان خیلی سر راست و بدون هیچ گونه گیری داره گره های داستانی به راحتی باز میشه 

حادثه کشنده ای رخ نمیده که قهرمان رو در شرایط دشواری گیر بندازه تا زوایه های متفاوتی از لایه های شخصیتی کاراکتر رو بشه

همه گره های داستان با این دلیل که این شخصیت دچار فرامشوی شده و داره پازل های حافظه اش رو کنار هم قرار میده پاسخ داده میشه

در صورتی که برای آشنایی با این شخصیت باید داستان بهتری گفته بمی شد تا سوال های بی جوابی در مورد این شخصیت باقی نمونه

عجله ای که کمپانی مارول برای رسوندن کاپیتان مارول به اونجرز اخر بازی داشتند این ضعف رو بیشتر می کنه

کارول دنورز دشمنان مشترکی با سری نگهبانان کهکشان داره این ویژگی به راحتی باعث می شد کاپیتان مارول در سری نگهبانان حضور داشته باشه

یا می بایست فیلم پیش زمینه این قهرمان از استخوان بندی و معرفی بهتری از قدرت های کاپیتان مارول نشون میداد

تا به راحتی بشه یک قهرمان بزرگ و ناجی انسانها در برابر تانوس رو متصور شد

اگر بهترین حالت بخواهیم در مورد کاپیتان مارول نظر بدیم سوپرمن دنیای ماروله

 بیشتر قدرت و حالت هاش به سوپرمن میخوره قدرت فرا زمینی،قدرت پرواز،چشمان اتشین همه این قدرت ها رو در سوپرمن دیده بودیم

البته نه به طور کلی ولی به نظر من خیلی شبیه سوپرمن بود

در واقع سوپر زن مارول بود بهترین قهرمانان مارول هم به بتمن و سوپر نمی رسند

دومین ضعفی که مشاهده میشه بری لارسن اصلا به درد این نقش نمی خوره درسته برنده جایزه اسکاره

ولی نمی تونه شخصیت کاپیتان مارول رو به خوبی در بیاره و شخصیتی باور پذیری رو  نمایش بذاره

 همیشه فکر میکردم کاترین وینیاک لاگرتا سریال واینکینگ گزینه خیلی بهتریه الان مطمن تر شدم 

کاترین دنورز بیشتر این که یک شخصیت جدی و با ارداه باشه یک کاراکتر شوخ و بذله گوست که از قدرت های قرازمینی برخورداره

هچی برنامه ای برای شکست دشمنانش نداره همه چیز رو با قدرت بی نهایتش شکست میده رقیبی هم نداره

خیلی راحت تحت تاثیرعواطف احساسی قرار میگیره بری لارسن در نمایش سکانس های احساسی و درام هم جذابیتی نداره

اگر بازی اسکارلت جوهانسون رو در کنار بری لارسن قرار بدیدم تفاوت های زیادی رو خواهیم دید

 تزریق بی خود سکانس های طنز برای کمدی کردن بار داستانی فیلم در خیلی از سکانس ها نمکی به همراه نداره

درسته فیلم ثور رگناروک از این نسخه استفاده می کنه و تا حدودی هم موفق میشه

اما قرار نیست همه جذابیت و کشش ثور و مرد اهنی رو داشته باشند و در خلق سکانس های کمدی موفق عمل کنند

بزرگترین سوالی که بعد از دیدن فیلم اونجرز جنگ بی نهایت دیدم این بود که :

 آیا این کاپیتان مارول قراره تانوس رو شکست بده ؟

بدمنی که هیچ چیز نمی تونه سد راهش بشه بزرگترین قهرمانان اونجرز رو به راحتی شکست میده

 اگر کاپیتان مارول سلاح نهایی اونجرز برای شکست تانوس باشه 

و با امتیازی که ممکنه در فیلم اونجز آخر بازی به کاپیتان مارول داده بشه

 و به عنوان بزرگترین و قوی ترین قهرمان دنیای مارول شناخته بشه

 برای من یکی یک ناامیدی بزرگ خواهد بود چرا که این کاراکتر به هیچ وجه در حد تانوس نیست 

ایراد بزرگی و تاثیر گذاری که بیشتر متوجه این فیلم میشه به کارگردانی فیلم برمیگرده

کارگردانی و نویسندگی این فیلم زوج تازه واردی به نام های Anna Boden, Ryan Fleck برای سپرده میشه

 کسانی که تجربه ای زیادی در ساخت فیلم های بلاک باستر ندارند و در کل فیلم های سینمایی ندارند

بیشتر به خاطر کارگردانی قسمت هایی از سریال های تلویزیونی و فیلم متوسط Mississippi Grind معروف شدن

کارگردانی و نویسندگی این دو نفر باعث میشه به خوبی از ظرفیت های بازیگران و داستان فیلم استفاده نشه

در صورتی که اگر تجربه و نبوغ کافی برخودار بودن می تونستند بازی های بهتری،داستان و حوادث بهتری رو در طول فیلم بوجود بیارند

بازیگران بزرگ و نامداری مثل جود لاو،ساموئل ال جکسون،انت بگینگ،دی جیمون هانسو و بن مندلسون در این فیلم حضور داشتند

 به خوبی از تونایی و هنر بازیگران استفاده نمیشه به جز یکی دو تا از بازیگران باقی در حد معمولی بازی می کنند

طبق روال تمام فیلم های بلاک باستر کاپیتان مارول از سکانس پر زرق و برق و جذاب اکشن برخوداره که باعث میشه 

ضعف داستانی فیلم تا حدود زیادی به دست فراموشی سپرده بشه هیجان و گیرایی خوبی به فیلم تزریق بشه تا بینده سرگرم بشه

گریم و طراحی شخصیت های فضایی این فیلم در حد خیلی خوبی انجام شده مشخصه گریم های خیلی سنگینی داشتند

جلو های ویژه این فیلم هم از جذاب و چشم نواز هستند و در بالاترین سطح کیفی قرار دارند

یکی از نکات جذاب این فیلم بازی خیلی خوب ساموئل ال جکسون بود 

بازی قابل قبول و انرژیکی از خودش به نمایش میذاره در واقع یادم نمیاد ساموئل ال جس کی فیلم بد بازی کرده ؟ همیشه خوب بوده

نکته ای که خیلی به چشم میاد کاراکتر نیک فیوری در این فیلم جوان و در ابتدای تاسیس شیلد قرار داره

به همین منظوز باید باید ساموئل ال جکسون رو جوون میکردن و گریم متفاوتی رو به کار می گرفتند

جوان سازی کامپیوتری کاراکتر نیک فیوری خیلی عالی و تا حدودی بی نقص بوده این ویژگی  در تمام طول فیلم خودنمایی میکنه

مطمنا فیلم هایی با محوریت و داستان شخصیت های ابر قهرمانی میکس شده با جلوه های ویژه و بازیگران جذاب همیشه نسخه تماشاگر پسندی هستند

بیشتر مورد توجه و بازخورد قرار میگیره وباعث میشه سود مالی هنگفتی رو به همراه داشته باشه

 ولی کمتر فیلمی رو میشه در این زمینه مشاهده کرد که داستان دیدنی ای و ماندگاری داشته باشه

در هر صورت کسانی که طرفدار فیلم های ابرقهرمانی هستند

 از دیدن جلوه های ویژه جذاب این فیلم لذت خواهند برد و راضی خواهند بود

من به این فیلم امتیاز شش میدم







[/CENTER]






برای خوب بودن یک فیلم میشه معیارهای زیادی رو نام برد و با نگرش و دیدگاه های مختلفی در این زمینه نظر داد

البته و به طور کلی همیشه یک ویژگی به تنهایی ضامن خوب بودن نیست اما چند ویژگی ضامن موفقیته یک فیلمه

بعضی از فیلم توانایی این رو دارند که حال ببینده رو خوب کنند و دقایق لذت بخشی و بوجود بیاورند

 کتاب سیز این قدرت رو داره و به خوبی از عهدش بر میاد این فیلم ویژگی های مثبت خیلی خوبی داره

 که باعث میشه با یک فیلم خوب و ارزشمند طرف باشیم باز ی های عالی و استادانه،کارگردانی در خور توجه 

موسیقی متن جذا و فیلم بردای چشم نواز از نکات قابل توجه این فیلمه .

کارگردانی پیتر فورلی خیلی یکدست و استادانه بود داستان فیلم هم کشش و گیرایی خیلی خوبی داره

به راحتی شما رو تحت تاثیر قرار میده و باعث میشه که برای دیدن فیلم اشتباق و هیجان داشته باشید

فیلم هم با زوایه دید متفاوتی به قضیه نژآدپرستی نگاه می کنه نیازی به شکنجه های کشنده نیست

 همین نکته باعث شده این فیلم جایزه اسکار بهترین فیلم رو به دست بیاره و بهترین فیلم سال بشه

بزرگترین و متماتر ترین ویژگی این فیلم که به نظر به کلی نادیده گرفته شد و بهش بهاد داده نمیشه 

این ویژگی بازی دلنشین و به یادماندنی ویگو مورتنسن در نقش تونی لیپه که برگ برنده این فیلمه

اگر بازی و پرستیژ ویگو مورتنسن رو از این فیلم بگیریم این فیلم به یک پازل ناقص تبدیل میشه 

که تمام پازل رو ناقص می کنه بازی نقش مکمل ماهرشا علی کمرنگ میشه و جذابیت فیلم کاهش پیدا می کنه

شخصیتی که دیدگاه عام پسند و تا حدودی نژادپرستانه داره اما مجبوره این دیدگاه رو نقض کنه

و تکامل پیدا کنه این پیشرفت جز دیدن افرادی بدتر از خودش بوجود نمیاد شخصیت تونی لیپ 

به وساطه حضور همسرش در محدوده خاکستری قرار می گیره و به سمت نژادپرستی کشنده سوق پیدا نمی کنه

تونی به خاطر مشکلات مالی قبول می کنه در نقش بانسر " بادیگارد" دان شرلی نوازنده معروف رو همراهی کنه

تضاد شخصیتی بین دو تیپ مخالف،تونی ادم عامی با یک شخص عصا قورت داده و افاده ای باعث میشه

فیلم در فضاهای کمدی قرار بگیره اما این باعث نمیشه که موضوع اصلی که نژادپرستی بوده،نادیده گرفته بشه

رشد شخصیت تونی از جایی شروع میشه که  می بینه دان شرلی ادم با ارزشیه با استعدادیه مورد احترامه

ولی این احترام فقط در ظاهر نشون داده میشه ادعا  فرهنگ و متمدن بودن شخصیت های سفیدپوست فقط

زمانی وجود داره که دان شرلی در حال نواختن پیانو قرار داره ولی بدون پیانو یک ادم سیاه پوسته که ارزشی چندانی نداره

در صورتی که این رفتار برای دان عادی شده ولی برای تونی غیر قابل درک نیست

حضور ماهرشا علی در نقش یک ادم عصا قورت داده و با ادا و اطواری که فقط در وجود سفیدپوستان دیده شده باعث میشه

شخصیت دان شرلی رو به خوبی به نمایش بذاره و برای به بلوغ رسیدن این شخصیت تلاش زیادی انجام میده

اوج این هنر رو هنگام پیانو زدن دان شرلی دید علی طوری پیانو میزنه که ناخوداگاه حس می کنید با یک نوازدنده پیانوی

چیره دست و حرفه ای سر و کار دارید و  بازیگر واقعا یک نوازنده پیانو درجه یکه و این هنر جزیی از خلاقیت وجودی خودشه

ترکیب ویگو مورتنسن و ماهرشا علی یکی از درخشان ترین تیم بازیگری رو در سال گذشته به وجود میاره

خیلی خوب با هم جفت و جور شدن و فضای های بازیگری زیادی برای هم بوجود میارند که باعث دیده شدن هر دوی اونا میشه

اما نکته ای که در این فیلم برای من خیلی جالب بود روشی بود که نویسنده و کارگردان برای نمایش رفتار نژاد پرستانه ارائه میده

اگر فیلمی مثل دوزاده سال بردگی استیو مک کوئین سعی داشته با سکانس های غیر انسانی مثل شکنجه اسیب های جسمی رو نشون بده

نابودی یک انسان رو به نمایش بذاره پیتر فورلی پا رو فراتر میذاره با استفاده استادانه از داستان و شغل شخصیت اصلی اسیب های روحی 

نژادپرستانه رو نشون میده سکانس هایی مثل استفاده از دستشویی های جداگانه،رستوران ها و هتل مخصوص افراد رنگین پوست

قانون Sundown Town باعث میشه شکنجه روحی رو نشون بده و خردشدن شخصیت درونی یک انسان رو نشون بده

انسانی که از روحی و وانی در هم شکسته است ویران شده و غرورش رو به بردگی کشیدن

این نوع شکنجه از داغ و مارک گذاشتن،شلاق زدن و بردگی کشنده تر و غیر انسانی تر می تونه باشه

یک نوع قتل نفس بدون هیچ گونه ردی که قاتل هیچ وقت به دست قانون گرفتار نخواهد شد

شکنجه جسمی به مرور زمان قابل تحمل شده و به دست فراموشی سپرده میشه عادت میشه ولی اسیب های روحی رو

به راحتینمیشه فراموش کرد  با اون کنار اومد این اسیب تاثیر خودش رو گذاشته و شخص رو شکنجه ابدی می کنه 

بدون هیچ گونه داغی انسان رو به بردگی می کشونه چرا که غرور یک انسان رو  به نابودی کشانده

حرکات و رفتار دان شرلی میتونه بر اثر رخ دادن رفتاری این شکلی بوده باشه به یک درجه بی حسی رسیده 

که باعث شده تحت تاثیر هیچ حرکت جدیدی قرار نگیره در صورتی که این رفتار برای تونی  تازه است و نمی تونه واکنش نشون نده

علاوه بر فیلمنامه خیلی خوب فیلم دیالوگ های سنگین و حساب شده شخصیت ها،حرف فیلم و کارگردان رو رساتر می کنند

بار داستانی فیلم رو بیشتر با احساس ببینده درک میشه کارگردان سعی کرده احساس هم ذات پنداری رو در ببینده زنده کنه

اینکار به خوبی در طول فیلم به کار گرفته شده و ببینده به عنوان تصمیم گیرنده نهایی در مورد کارکترها قضاوت می کنه

موقع دیدن این فیلم به حدی تحت تاثیر و غرق در بازی ویگو مورتنسن و ماهرشا علی،همراه با درام گیرای کتاب سبز قرار می گیرید

 که گذشت زمان رو فراموش می کنید چنان در حال و حوای فیلم غرق شده که تا به خودتون اومدید می بیند که فیلم رو به انتهاست

کمتر فیلمی این ویژگی رو داره حس رضایت و خرسندی رو به شما منتقل می کنه 

هنوز نمی تونم قبول کنم بازی استادانه ویگو مورتنسن مور قبول برگزارکنندگان جایزه اسکار قرار نگرفته

کتاب سبز یکی از بهترین فیلم های ساله حرف های زیادی برای گفتن داره نسبت به تمام فیلم هایی که نامزد

جایزه اسکار شدن شایسته تره حداقل امسال جزء بهرتین فیلم های سال قرار داره

ولی برای ماندگاری در ذهن سینما دوستان این توانایی رو نداره

 فیلم های بزرگتر از این فیلم وجود داره که با گذشت زمان تحت تاثیر قرار نمی گیرند

زمان گزندی به ابهت این نوع فیلم ها نمی رسونه و با گذشت زمان معروف تر هم می شوند

اما فکر می کنم گذشت زمان اثر فیلم رو کم می کنه ولی بازی های شخصیت های اصلی ماندگار تره

سال گذشته اسکار فیلم Three Billboards Outside Ebbing, Missouri رو نادیده گرفت و جایزه رو به فیلم شکل اب داد

متاسفانه امسال هم بازی خوب ویگو مورتنسن نادیده گرفته شده و به یغما میره

امتیازی که به این فیلم می تونم بدم امتیازی بین هشت و نه قرار داره دیدن این فیلم به همه دوستان پیشنهاد میشه

موسقی خوب،داستان و بازی های جذاب،کارگردانی و تدوین هنرمندانه رو در این فیلم خواهید کرد


برنده سه جایزه اسکار :

Best Motion Picture of the Year

بهترین فیلم سال

Best Performance by an Actor in a Supporting Role

بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای ماهرشا علی

بهترین فیلمنامه ارجینال

Best Original Screenplay


برنده سه جایزه گلدن گلوب :

بهترین فیلم سال

Best Screenplay - Motion Picture

بهترین فیلم موزیکال یا کمدی

Best Motion Picture - Musical or Comedy

بهترین بازیگر نقش مککل مرد

Best Performance by an Actor in a Supporting Role in a Motion Picture

 





یکی جدیدترین ساخته های شبکه نت فلیکس ویولت بازساو با بازی جک جیلنهال و به کارگردانی دن گیلروی نام دارد

فیلم در ژانر فیلم های ترسناک،رازگونه قرار می گیرد دومین همکاری مشترک گیلروی و جیلنهال می باشد

داستان فیلم از جایی شروع میشه که یک شخص پیر به نام دیس میمیرد شخصی به نام جوزفینا جسد رو پیدا کرده

 و طی حوادثی بر خلاف وصیت دیس تابلوهای اون رو بر میداره و به کمک یک فروشنده به نام رودرا بازی رنه روسو قصد داره 

این تابلو های متفاوت و عجیب رو به فروش برسونه مورف وندروالت منتقد معروف قصد داره برروی شخصی ناشناخته

این نقاش تازه پیدا شده تحقیق و جستجو کنه خونریزی و داستان از اینجا شروع میشه

از نظر داستان فیلم در حد متوسطی قرار داره ایرادات جدی به داستان فیلم وارده 

عامل و دلیل  اصلی به راحتی برای بیننده رمز گشایی نمیشه و همانند فیلم BirdBox جوابی برای 

این نوع اپیدمی خشونت بار در دنیای هنر داده نمیشه فقط گفته میشه که این نقاشی ها

توسط دیس کشیده شده و هرکسی به نحوی در ارتباط با اثرهای دیس باشه  اسیب می بینه

علت این اتفاقات  این بوده که دیس در دوران کودکی و جوانی شخصیت نرمالی نداشته و گذشته تاریکی داشته 

در ساده ترین نوع فیلم های ترسناک سیر داستانی با ساده ترین ایده منطق داستانی فیلم نشون داده میشه

یکی تسخیر میشه یکی به یک کتاب شیطانی دست پیدا میکنه فضایی ها دست دارند

به هرنحوی برای ببینده دلیلی برای این حوادث ساخته میشه تا ذهن بیننده گمراه نشه

و به جای اینکه از سکانس های و حوادث  لذت ببره و باعث نشه که از بی منطقی روایی داستان گیج  بشه

کارگردان در تمام طول فیلم هیچ تلاشی برای پاسخ دادن به این سوال انجام نمیده مثل اینکه مجبور باشی این فیلم رو ببنی

چرا که دان گیلروی این فیلم رو ساخته جیک جلینهال رو داره و فیلم قبلی به نام شبگرد کار خوبی بوده همین کافیه

دوم یکی از اشتباهات بزرگ فیلم انتخاب زوای اشتون برای نقش جوزفینا بود به هیچ عنوان نمی تونه

این کاراکتر رو زنده کنه یک کاراکتر ساده رو به بدترین شکل و با بیشترین ادا و اطوار به نمایش میذاره

مثل داستان این فیلم این شخصیت هم در جا میزنه و نفس فیلم رو می گیره رو مخ ترین شخصیتی بود که در این چند وقته دیدم

به هیچ عنوان در حد یک بازیگر کاربلد نبوده و نتونسته نقش جوزفینا رو در بیاره نسبت به تمام بازیگران فیلم

در سطح پایینی قرار داره و این نقش فراتر از توانایی این بازیگر بوده برای بازی در این مورد لطف قرار گرفته

یک نکته که در بطن فیلم قرار داره اینه که کسانی که به نوعی هنرمند هستند و دستی در کارهای هنری دارند

مورد اسیب قرار نمی گیرند چرا به ارزش واقعی هنر واقف هستند چه به عنوان یک هنرمند رو به افول به نام پیرز 

که در فیلم دیگر شبکه نت فلیکس بیرد باکس بازی قابل قبلی داشته اینجا هم حضور داره

یا دیگر کاراکتر دمریش تحت تاثیر حوادث شیطانی فیلم قرار نمی گیره ولی کارگزارها،کلکسیونرها

منتقدین هدف اول این حوادث هستند که با قیمت گذاشتن برای روی هنر به ثروت دست پیدا می کنند

یا منتقدینی که بی رحمانه یک اثری هنری بر اساس نگرشی که دارند می کوبند مجازات می شوند

بازی جیلنهال در این فیلم نسبت به فیلم های قبلی و نزدیک به این سبک مثل ویرانی،حیوانات شب زی

 شبگرد در سطح خیلی پایین تری داره شخصیتی که نشون میده زیاد قابل درک نیست از نظر این که

شخصیت دوگانگی رفتاری خاصی داره و یک منتقد معروف هم هست بازی طبیعی و روان نیست

هنگام دیدن ویولت بازساو نوع رفتار مورف برای من به شخصیت التون جان خواننده نامی نزدیک بود

ولی در اواسط فیلم که منتقد به یک شکار تبدیل میشه و رفتار انسانی نمایان میشه گوشه از استاندارد

بازیگری خودش رو به نمایش میذاره البته شخصیت مورف نقش اول داستان فیلم نیست کاراکتر دیده نشده دیس نقش اوله

نکته خوبی که در این فیلم دیدم فیلمبرداری رابرت السویت بود که در برداشت نمای نزدیک از کاراکترها

به کارگیری و استفاده از تصاویری با زاویه دید گسنرده به صورت برداشت های هوایی،فیلمبردای در محیط های بسته

مثل موزه ها و گالری ها با جزئیات و  به صورت طبیعی فیلمبرداری شده که بهترین ویژگی این فیلم بود

ویولت بازساو در محدوده فیلمهایی قرار داره که قصد داره نو اوری داشته باشه حرف زیادی برا گفتن داشته باشه

ولی به هیچ کدام از چیزهایی که ادا داره نمی رسه نه متکی به قدرت بازیگران فیلم می تونه باشه

نه هنر کارگردانی دان گیلوری فیلم رو از سردرگمی بیرون می کشه فقط ایده خوبی داشتند

 ولی در عمل از این ایده به درستی استفاه نکردن از من فقط برای یکبار دیدن خوبه

با یک کار متوسط روبرو هستیم من به این فیلم پنج میدم 








 

من کشتهٔ عشقم،خبرم هیچ مپرسید
گم شد اثر من،اثرم هیچ مپرسید
گفتند که : چونی ؟ نتوانم که بگویم
این بود که گفتم، دگرم هیچ مپرسید
فردا سر خود می‌کنم اندر سر و کارش
امروز که با درد سرم هیچ مپرسید
وقتی که نبینم رخش احوال توان گفت
این دم که درو می‌نگرم هیچ مپرسید
بی‌عارضش این قصهٔ روزست که دیدید
از گریهٔ شام و سحرم هیچ مپرسید
خون جگرم بر رخ و پرسیدن احوال؟
دیدید که : خونین جگرم، هیچ مپرسید
از دوست به جز یک نظرم چون غرضی نیست
زان دوست به جز یک نظرم هیچ مپرسید
از دست شما جامه دو صد بار دریدم
خواهید که بازش بدرم هیچ مپرسید
با اوحدی این دیدهٔ‌تر بیش ندیدیم
بالله ! که ازین بیشترم هیچ مپرسید

اوحدی مراغه ای






فیلم موتورهای فانی به کارگردانی کریستین ریورز Christian Rivers در دنیای پسا اخرزمانی رخ میده

دنیا بر اثر یک جنگ که به نام جنگ شصت دقیقه ای نامیده می شود نابود شده

بازماندگان در شهرهای متحرکی زندگی می کنند که برای بقا،شهرها و منابع باقیمانده رو شکار می کنند

داستان در شهر متحرکی به نام لندن می گذرد که قصد دارد تمام شهرهای متحرک رو تصرف کند

یکی از مورد انتظارترین فیلم هایی بود که برای دیدنش  انتظار می کشیدم فقط به خاطر اسم پیتر جکسون به عنوان

نویسنده و تهیه کننده این اثر و کارگردان فیلم که مدیر جلوه های ویژه تمام سری ارباب حلقه ها و هابیت بود

فیلم از نظر جلوه های ویژه در سطح بالایی قرار داره هیچ کم و کاستی وجود نداره خوب کار شده

از نظر من این فیلم سه ایراد بزرگ و کشنده این اثر داشته که باعث شده به یک بلاک باستر موفق تبدیل نشه

اول اینکه کارگردان فیلم اولی برای این پروژه کارایی نداشت دقیقا بیشتر از یک مدیر تولید خلاق فراتر نرفته

این فیلم به ابزاری به جز استفاده از جلوه های ویژه نیاز داشت که کارگردان این عنصر رو نتونسته به کار بگیره

دوم استفاده ار بازیگران کم نام و نشان باعث شده فیلم جذاب و گیرایی خوبی نداشته باشه و به یک اثر قوی تبدیل نشه

نه اینکه نباید به هیچ بازیگر تازه کاری قدرت عرض اندام داد در واقع باید به کسی استعداد داره کمک کرد 

بها داد تا توانایی خودش رو بروز بده اما به وقتش تا بتونه باعث پیشرفت در کارنامه بازیگریش و دیه شدن بشه

بیشتر بازیگران نقش های اصلی و تاثیر گذار این قدرت و توانایی نقش اول بودن رو نداشتند

 بازیگران سریال های تلویزیونی بریتانیا هستند هیرا هلمار Hera Hilmar بازیگر سریال شیاطین داوینچی

جیهائه Jihae خواننده و بازیگر کره ای که بدترین انتخاب این فیلم بود که نتونسته کاراکتر انا فنگ رو خوب و باور پذیر در بیاره

یکی از کاراکترهای اصلی این فیلم شخصیت فنگ بود رابرت شیهان بازیگر سریال Misfits از نقش های اصلی این فیلم بودن

نقش ها فراتر از توانایی های این بازیگران بود حتی انتخاب بازیگران کهنه کار برای بعضی از کاراکترها قابل قبول نبود

بازیگر بزرگی مثل هوگو ویوینگ هم قدرت و کاریزمای یک بدمن به تمام معنا رو در این فیلم نشون نداده

شاید از این بازیگر و بازیگران به خوبی استفاده نشده که بازم به کارگردان فیلم بر میگرده و یک ایراد بزرگه

سوم اینکه داستان لایه ها و حوادث زیادی رو شامل میشه که به طور جذابی در طول فیلم به کارگرفته نمیشه

در واقع میشه گفت بدون حوادثی که در گذشته رخ داده و اینده شخصیت ها و داستان فیلم رو تحت تاثیر قرار میده

 هیچ تغییری در روند داستان و شخصیت ها به وجود نمیاره قدرت داستان گویی فیلم و ارتباط بین حوادث در حد بالیوود قرار داره

البته وقتی اثری با تکیه بر استفاده از بازیگران اسیایی و اروپایی و ربط دادن داستان به این کاراکترها رخ میده

حوادث بر اساس کاراکتراهای غیر امریکایی رخ میده فیلم برش کافی در بازار نداره و ساختار نامنسجم فیلم این ایراد رو تکمیل می کنه

کلا انتخاب بازیگر در این فیلم بسیار ناامید کننده است انگار پیتر جکسون هیچ کاری با این فیلم نداره 

نکته ای که باید در نظر گرفت فراتر از اسم پیتر جکسون در این فیلم استفاده ای نشده

 و سبک و روش فیلم سازی و قدرت کارگردانی شخص بزرگ و باتجربه ای مثل پیتر جکسون در این فیلم دیده نمیشه

اگر شخصی مثل پبتر جکسون این فیلم رو می ساخت همه چیز فرق می کرد  اما با انتخاب کریستین ریورز

تمام ایده و جذابیت داستانی این کتاب به هدر میره هم شروع ناامید کننده برای کارگردان فیلم رخ میده

اگر به فیلم های متکی به جلوه های ویژه پر از زرق و برق علاقه دارید این فیلم شما رو راضی می کنه

اما اگر یک فیلم با ایده و داستان خلاقانه علاقه دارید این فیلم شما رو راضی نخواهد کرد

دقیقا میشه گفت خلاقیتی در این فیلم وجود نداره





امروز فیلم تبریک به هندی Badhaai Ho به کارگردانی امیت شرما رو دیدم

 این فیلم چند وقت به چشمم خورده بود ولی تمایلی برای دیدنش نداشتم

ولی وقتی به عنوان یکی از ده فیلم برتر سینمای هند انتخاب شد فیلم رو دیدم

 سینمای مستقل و خارج از قواعد بالیوود فیلم های خیلی خوبی تولید می کنه 

ولی از بازیگرانی استفاده می کنه که اسم رسم کمتری دارند ولی دلیلی برای بد بودن این بازیگران نیست

داستان فیلم از جایی که پریا کاشویک مادر گولار و ناکول مریض میشه و به پزشک مراجعه میکنه اونجا متوجه میشه باردار شده

هضم و درک این مشکل برای خانواده جیتندر کاشویک  خیلی سخته و بیشتر از اینکه باید این مشکل رو ازدید باقی دور نگه دارند

بارداری پریا باعث بروز مشکلاتی بزرگ میشه و این اتفاق در حالی رخ میده که ناکول با بازی خیلی خوب ایوشمان کورانا

قصد داره با رنه دختری که با اون در یک اداره کار می کنه ازدواج کنه این بارداری ناخواسته وقتی پیچیده تر میشه که پریا 

قصد داره بچه رو نگه داره فصای فیلم در مواجهه ادمها با این حادثه برخورد اقوام و اشنایان عقید و رنه و مادرش

کشمکش هایی که در مدرسه برای کولار رخ میده و تنش هایی که بین مادر بزرگ و پریا بوجود میادداستان زیبا و طنزی رو بوجود میاره

 که به راحتی باعث میشه ببینده به خنده وادار بشه اما نه زورکی و تصنعی

در بین سکانس های طنز برخورد های غیر منطقی و نستجیده ناکول باعث میشه گره این داستان پیچیده تر بشه

و از اواسط فضای کمدی فیلم به سمت و سوی درام نرمش پیدا میکنه این تغییر جهت داستانی دو نیمه متقاوت رو بوجود میاره

اما باعث نمیشه که جذابیت و کشش فیلم کاسته بشه بحث در فضایی منطقی تر پیش گرفته میشه

مثلا سکانسی که ناکول قرار با دوستانش رو به رو بشه و دیالوگ هایی که بینشون  گفت میشه خیلی جالب و خنده داره

فیلم پر از سکانس هایی که بار طنز فیلم از طریق دیالوگها بوجود میاد و باعث خنده میشه

ولی در میان این سکانس های برای تغییر رویه داستان قرار می گیره و باعث میشه فضای فیلم بار کمدی خودش رو بازیابی کنه

یکی از ویژگی های خوب این فیلم داستان یکنواختی است که به نمایش در میاد

داستان از موضوع اصلی به خوبی استفاده میکنه تفاوت دیدگاها و کوته فکری یک جامعه رو یاد اوری میکنه

اما این نکته رو هم تاکید میکنه که نباید به راحتی جمعیت کشور میلیاردی هند رو با بی توجهی افزایش داد

و تلنگری برای فکر کردن و اموزش افراد از طریق حوادثی باشه که در فیلم رخ میده

کارگردانی امیت شرما در این فیلم خیلی خوب و پخته است به خوبی سکانس های طنز رو به درستی مدیریت می کنه

و با خلاقیت از لوس شدن فیلم جلوگیری میکنه و به زور نمیخواد بینده رو به خنده وادار کنه

 و در استفاده از فضای درام فیلم هم بدون هیچ گونه هندی بازی داستان رو پیش می بره

به جز تیتراژ پایانی فیلم فیلم رقص چندانی نداره ولی از صدای خوانده بر روی فیلم استفاده زیادی شده 

موزیک متن فیلم به خوبی کمک میکنه اتفاق ها فیلم به چش بیاد و باعث برجسته تر شدنشون میشه 

ترانه اصلی فیلم به نام مبارک باشه به خوبی و به شکل جذابی به کار گرفته میشه 

گروه سازنده این فیلم خیلی سعی داره آیوشمان کورانا رو به عنوان ستاره و برگ برنده این فیلم رو کنه

نسبت به باقی بازیگران این فیلم بازیگر معروف تریست دو فیلم خیلی خوب ازش دیدم

ولی نمی تونه حریف قدرت بازیگری نینا گوپتا در نقش پریا کاشویک بشه در سکانس های کمدی و درام فیلم

خیلی خوب بازی میکنه و باقی شخصیت ها رو درفضای طنز به کار می گیره و به خوبی نقش یک زن باردار رو بازی میکنه

گروه بازیگری این فیلم خیلی خوب و روان بازی می کنند تمام نقش های اصلی بازی های قابل قبولی دارند

Surekha Sikri در نقش مادربزرگ،گاجراج رائو در نقش جیتندر کاشویک،سانیا مالهوترا در نقش رنه به خوبی از پس اجرای نقش هاشون بر میان

اما به نظر من نینا گوپتا در نقش پریا و Surekha Sikri در نقش مادربزرگ عالی بازی می کنند و نقش های ماندگاری رو بوجود میارند

نقش های فرعی تاثیر گذاری خوبی بر داستان فیلم دارند و شخصیت های اضافه و بی خاصیتی نیستند

اگر به سینمای هند به دور از خالی بندی ها و ستارگان پر زرق و برق با لوکیشن های چشم نواز علاقه دارید

 این فیلم رو از دست ندید مطمن باشید سینمای بالیوود به دور از خان ها و سوپراستارها حرف های بیشتر و داستان بهتری برای گفته شدن دارند

 اگر یکی دو سکانس در این فیلم وجود نداشت به راحتی می شد فیلم رو خانوادگی دید و از دیدنش لذت برد

یک نکته رو هم بگم فیلم خجالت نکش به کارگردانی رضا مقصودی هم همین داستان رو داره

این فیلم قبل از این سوژه در سینمای ایران استفاده کرده از داستان خیلی نزدیکی به هم برخوردارند

خجالت نکش در فضای روستایی ایران رخ میده اما مبارک باشه در فضای شهری و هندی وار ساخته شده

این شباهت برام جالب اتفاقا چند وقت پیش این فیلم رو دیدم فکر میکنم شاید بالیوود از این سوژه کپی کرده


هشتم دی ماه 1397



تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خانه برفی استخدام های رسمی و معتبر ایران دکترسیداحسان عسکری شیراز بازاریاب دکتر سلام شرکت یزد بسپار yazd baspar group دنیا کی پاپ و کی دراما قیمت سوپر فود nbs کسب درآمد اینترنتی مطمئن طبیعت ایران